از آنهایی بود که اخلاق خوبش برای بیرون بود و بدخلقی هایش برای اهل خانه. بیرون به شوخ طبعی و روحیه شاد و خوش بودن با دوستان و همکارانش معروف بود و اگر از خانواده اش میپرسیدی آدم افسرده و خستهای بود که حوصله هیچ کس را نداشت. نه شور و نشاطی برای همسرش و نه مهربانی و خوش خلقی برای فرزندانش.
روال زندگی اش این شده بود که انرژی و زمانش را برای آدمهای بیرون از خانه میگذاشت. اوقات فراغتش را با رفقایش تفریح میکرد و خستگی اش را به خانه میآورد. خانواده برایش اولویت دوم بود و جز تأمین معیشت زندگی شان هیچ برنامه ریزی دیگری برای تفریح و شاد کردن آنها نداشت.
هر کسی هم که گلهای میکرد پاسخش همین بود که مگر برای خورد و خوراکتان کم گذاشته ام! عبارتی که برای خیلیها شاید آشنا باشد، اما واقعیت این است تنها دلیل تشکیل خانواده و اسباب تحکیم آن فقط تأمین معیشت نیست. پیوندهای عاطفی ممکن است به دلایل درگیر شدن برخی با روزمرگیها کم رنگ شوند.
دغدغهها و مشغلههای کاری ممکن است به دلیل درگیریها و تنشهای کاری افراد، پایشان به خانه باز شود و حریم خانه به جای اینکه محل آرامش و آسایش و امنیت خاطر اعضای خانواده باشد درگیر با مسائل و دغدغههایی میشود که ممکن است هیچ ارتباطی با اعضای خانواده نداشته باشد و از این بدتر خصلتی است که فرد تمام انرژی و شادی و زمانهای خوشی اش را آن قدر در بیرون از خانه صرف کرده باشد که دیگر برای اهل خانه انرژی و توان محبت و توجهی نداشته باشد.
امام رضا (ع) به نقل از رسول خدا (ص) فرموده اند: «أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکمْ بِأَهْلِی؛ کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربانتر است و من مهربانترین شما به خانواده ام هستم.» (صحیفة الرضا؛ ج ۱، ص ۶۷)